برسام و آرتینا

سام مهربون

من آخرش تو رو میخورم سام سام مهربون و شیرین زبونه من یکم مثل بابات تنبلی و دیر حرف میزنی ، فک کنم بعد از حرف زدنت هم ازونایی باشی که یه ریز بخوای حرف بزنی و مخه مارو تیلیت کنی دیشب که فقط جیغ جیغ میکردی مثل همیشه هم تا بشکن میزنیم خودت نانای میکنی موبایل من و بیشتر از همه چی دوس داری حتی تبلت و لپ تاب هم نمیتونن جای موبایل من و بگیرن یه فیلم از بچه دوستم تو گوشیم هست که گریه میکنه ، اون و هی باز میکردی و میترسیدی و ناراحت میشدی و میگفتی نی نی منم میدیدم ناراحت میشی قط میکردم و تو دوباره باز میکردی و تا صداش و میشنیدی ناراحت میشدی و گوشی و میدادی به من و منم قط میکردم و تو دوباره این کارو تکرار میکردی فک کنم هم دلت میخواست فیلم و ببین...
10 مهر 1392

سام سام من

سام سامی جونم دو تا عکس ازت پیدا کردم تو این سیستمم ، میذارم واست ، این دو تا عکس تا مدت ها رو صفحه حسابداری و دسکتاپم بود و من هر روز کلی باهاش عشق میکردم   ...
8 مهر 1392
1